وب سایت فرهنگی مذهبی طوبای معرفت
برای ورود روی تصویرکلیک نمائید
کانال تلگرامی وب سایت فرهنگی مذهبی طوبای معرفت
جهت ورود یا عصویت روی تصویر زیر کلیک نمائید
تقدیم به روح مادرم رحمة الله علیها وتقدیم به تمام مادران پاک نهاد
یکی از بزرگترین رمز و رازهای هستی و زیباترین پیوند ارتباط بین سرور خلایق،[1] امام مهدی(علیه السلام) و سرور زنان[2] حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. این چه سرّی است که بارها، گلواژه زیبا و دلنشین «مهدی» جسم و جان کوثر هستی را طراوت بخشید و گلستان حیاتش با گل نرگس معطر گشت. یوسف زهرا(علیه السلام) نیز جام عمرش لبریز از عشق به مادر است. این ارتباط و پیوند وسیع و وثیق سبب شده که خرمنی در این خصوص خلق شود و در این صفحه، خوشههایی تقدیم میشود. مهدی(عج الله تعالی فرجه) و مژده زهرا(سلام الله علیها) پیامبر اسلام(ص) که خودش از بشارت به مهدی(عج الله تعالی فرجه) توسط جبرئیل امین، غرق در سرور و شادی است،[3] پاره تن خود را نیز غرق در شادی ساخته و میفرماید: «ابشری یا فاطمة فان المهدی منک؛[4] بشارت باد بر تو که مهدی از نسل توست.» آری هرگاه پیامبر(ص) بخواهد، نازدانهاش را تا آخرین درجه شاد سازد، سخن از مهدی(عج الله تعالی فرجه) به میان میآورد: "و من ذریتک المهدی یملا الله عزوجل به الارض عدلا، کما ملئت عن قبله جورا»[5] و مهدی(عج) از فرزندان توست که خداوند متعال توسط او زمین را از عدل پر خواهد کرد، همچنانکه پیش از آن از جور پر شده است.
ای چشمه ی نور، انشعاباتت کو؟
ای خانه ات آباد، خراباتت کو؟
در شهر نشانه ای ز تبلیغ تو نیست؟
ای عشق! ستاد انتخاباتت کو؟
یکی از دعاهای آشنا و معروف دعای «اللهم کن لولیک ......» است که به دعای فرج معروف شده است ولی در واقع دعای سلامتی امام زمان(علیه السلام) است. نام "دعای فرج" درباره دعاهای دیگری صدق می کند که دعای «الهی عظم البلاء......» از آن جمله است. دعای سلامتی در اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان وارد شده است و درباره تکرار این دعا در شب بیست و سوم و خواندن آن در همه شب های ماه مبارک و هر زمان دیگری سفارش شده است.
حضرت پیغام دادند......
ادامه مطلب را بخوانید
شبی دم سحری در دعایتان آقا
کنید اندکی یاد گدایتان آقا
مرا به نیمه ی شب ها برای نافله ها
صدا کنید... فدای صدایتان آقا
شکسته بال ترینم ولی مرا ز کرم
پرم دهید میان هوایتان آقا
متن کامل شعر در ادامه مطلب
بنا بر اعتقاد مسلمین، از آدم ابوالبشر(ع) تا پیامبر خاتم(ص)، پیامبری بر خلق برانگیخته نشد مگر اینکه خلیفه و جانشین بعد از خود را به مردمان معرفی کرد. در همین راستا، مرحوم قطب راوندی در کتاب “قصص الانبیاء”، نام کثیری از اوصیای پیامبران را در ضمن روایتی منقول از نبی مکرم اسلام آورده که در فرازی از آن نام وصی حضرت عیسی (ع) بدین صورت آمده است: «و اوصی عیسی الی شمعون بن حمون الصفا».[۱]
بین مسیحیان و مسلمانان اتفاق نظر وجود دارد که شمعون الصفا(ع) وصی بلافصل حضرت عیسی(ع) است. شمعون در نزد مسیحیان به نام “پطرس” نیز خوانده می شود. زبان رایج در زمان حضرت عیسی(ع) یونانی است و بیتروس که احتمالا همان پطرس است، در لغت یونانی به معنای صخره است. گفته اند حضرت مسیح(ع) این نام را بر وی نهاده چراکه حضرتش در ایمان چونان صخره ای پرصلابت بوده است.
پدرش یونا و پیشه هر دو (پدر و پسر )ماهی گیری بوده است. بنا به روایت عهد جدید وی به زبانهای آرامی(زبان مادری پطرس) و یونانی تسلط داشته است. [۲]
رفیق حادثه هائی به رنگ تقدیری
اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری
در این رسانه ی دنیا میان برفک ها
نه مانده از تو صدایی نه مانده تصویری
رسیده سن حضورت به سن نوح اما
شمارِ مردم کشتی نکرده تغییری
هزار جمعۀ بی تو گذشته از عمرم
هزار سال پیاپی دچار تاخیری
شبیه کودک زاری شدم که در بازار...
تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری
بر اساس روایات فراوان و نیز طبق تصریح زیارت جامعه که بهترین و صحیح ترینِ زیارات است، واسطه فیض عالم، امام زمان «ارواحنافداه» هستند. گرچه همه چهارده معصوم سلام الله علیهم واسطه فیضاند، اما در زمان ما، واسطه فیض عالم، امام زمان «ارواحنافداه» هستند.
آیت الله مظاهری ضمن درس اخلاق خود حکایتی نقل کردند با این مضمون : یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمان «ارواحنافداه» رسیده بود و از آن حضرت درخواست «علم اکسیر» کرده بود. در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. آن حضرت به او فرموده بودند:
جناب حجت الاسلام آقای قاضی زاهدی گلپایگانی می فرماید: من در تهران از جناب آقای حاج محمد علی فشندی که یکی از اخیار تهران است، شنیدم که می گفت: من از اول جوانی مقیّد بودم که تا ممکن است گناه نکنم و آن قدر به حج بروم تا به محضر مولایم حضرت بقیة اللّه ، روحی فداه، مشرف گردم. لذا سالها به همین آرزو به مکه معظمه مشرف می شدم.
در یکی از این سالها که عهده دار پذیرایی جمعی از حجاج هم بودم، شب هشتم ماه ذیحجه با جمیع وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آنکه حجاج به عرفات بیایند، برای زواری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم. تقریبا عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی که برای ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمنا متوجه شدم که غیر از من هنوز کسی به عرفات نیامده است. در آن هنگام یکی از شرطه هایی که برای محافظت چادرها در آنجا بود، نزد من آمد و گفت: تو چرا امشب این همه وسائل را به اینجا آورده ای؟ مگر نمی دانی ممکن است سارقان در این بیابان بیایند و وسائلت را ببرند؟ به هر حال حالا که آمده ای، باید تا صبح بیدار بمانی و خودت از اموالت محافظت بکنی. گفتم: مانعی ندارد، بیدار می مانم و خودم از اموالم محافظت می کنم.
مقدس اردبيلي مي فرمايد: آمدم كربلا زيارت اربعين بود از بسكه ديدم زائر آمده و شلوغ است ، گفتم : داخل حرم نروم با اين طلبه ها مزاحم زوار از راه دور آمده نشويم . گفتم : همين گوشه صحن مي ايستم زيارت مي خوانم ، طلبه ها را دور خودم جمع كردم يك وقت گفتم : طلبه ها اين آقا طلبه اي كه در راه براي ما روضه مي خواند كجا است ، گفتند: آقا در بين اين جمعيت نمي دانيم كجا رفته است .
در اين اثناء ديدم يك عربي مردم را مي شكافت و بطرف من آمد و صدا زد ملا احمد مقدس اردبيلي مي خواهي چه كني ؟ گفتم مي خواهم زيارت اربعين بخوانم ، فرمود: بلندتر بخوان من هم گوش كنم . زيارت را بلندتر خواندم يكي دو جا توجه ام را به نكاتي ادبي داد وقتي كه زيارت تمام شد به طلبه ها، گفتم : اين آقا طلبه پيدايش نشد؟ گفتند: آقا نمي دانيم كجا رفته است يك وقت اين عرب بمن فرمود مقدس اردبيلي چه مي خواهي ، گفتم : يكي از اين طلبه ها در راه براي ما گاهي روضه مي خواند، نمي دانم كجا رفته ، مي خواستم اينجا بيايد و براي ما روضه بخواند. آقاي عرب بمن فرمود مقدس اردبيلي مي خواهي من برايت روضه بخوانم ؟ گفتم : آري آيا به روضه خواندن واردي ؟ فرمود: آري كه در اين اثناء ديدم عرب رويش را به طرف ضريح اباعبداللّه الحسين (ع ) كرد و از همان طرز نگاه كردن ما را منقلب كرد يك وقت صدا زد يا اباعبداللّه نه من و نه اين مقدس اردبيلي و نه اين طلبه ها هيچ كدام يادمان نمي رود از آن ساعتي كه مي خواستي از خواهرت زينب (عليهاالسلام ) جدا شوي در اين هنگام ديدم كسي نيست فهميدم اين عرب مهدي زهرا(عليهاالسلام ) بوده واقعا ساعت عجيبي بود.
منبع ترجمه كامل الزيارات ص 416.
بااین همه محبت های دروغین وعشقهای کاغذی ، محبت امام زمان علیه السلام کجای دل قرار دارد؟
اصلا دیگر جائی برای محبت به امام عصر علیه السلام مانده ؟یاتباهی و روسیاهی تمام دل مارا فرا گرفته؟
چه کنیم تا ار این همه محبت های دروغ و زود گذر نجات پیدا کنیم؟
------------------------------------------------------------------------------------------------
چه کنيم نسبت به وجود امام زمان(عج) اين قدر بي تفاوت نباشيم و محبت به ايشان در قلبمان جاي بگيرد؟
وقتي به محبت مادر به فرزند يا محبت هاي ديگر مي نگرم مي بينم که به صورت تحميلي نبوده و خود بخود در دل انسان جاي گرفته است. اصولا محبت امري تحميلي نيست. در مورد امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز بايد به مرحله اي برسيم که اين محبت در دل ما جاي بگيرد و تحميلي نباشد. در اين صورت مشکل ما از ريشه حل خواهد شد.
دلیل دعا کردن برای سلامتی امام عصر چیست؟ در حالی که خدای منان اراده دارد ایشان زنده و سلامت بمانند، آیا اصلا امکان دارد آن وجود مبارک دچار کسالت شوند؟
دعا از هر حیث مخصوصا برای سلامتی امام زمان (عج) آثار و برکات فراوانی دارد که برخی عبارتند از:
1 . دعا نشان گر علاقه و محبت مسلمانان به ایشان است . اگر چه دوستی تمام ائمه معصومین علیهم السلام بخشی از ایمان و شرط قبولی اعمال است، در عین حال دعا کردن در حق امام زمان (عج) موجب ازدیاد محبت آن حضرت در دل و در نتیجه موجب تقویت ایمان می گردد .
عشق از من و نگاه تو تشکیل می شود
گاهی تمام من به تو تبدیل می شود
وقتی به داستان نگاه تو می رسم
یکباره شعر و درد تو تشکیل می شود
ای عابر بزرگ که با گام های تو
از انتظار پنجره تجلیل می شود
تا کی سکوت و خلوت این کوچه های سرد
بر چشم های پنجره تحمیل می شود
آیا دوباره مثل همان سال های پیش
امسال هم بدون تو تحویل می شود؟
بی شک شبی به پاس غزل های چشم تو
بازار وزن و قافیه تعطیل می شود
آن روز هفت سین اهورایی بهار
موعود! با سلام تو تکمیل می شود
مولا! سلام، جز غم دوري ملال نيست
دارم هزار سينه سخن ... کو؟ مجال نيست
آلوده است آب و هواي جهان عزيز!
آبي درون چشمهي دنيا زلال نيست
پلکي بزن مولا! که ايمان جان بگيرد
تا در زمين، باراني از قرآن بگيرد
اي مهر عالمتاب خوبي! جلوه گر شو
تا عشق در روي زمين سامان بگيرد
چقدر پنجره را بی بهار بگذاری ؟
و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری
مگر قرار نشد شیشه ای از آن می ناب
برای روز مبادا کنار بگذاری ؟
ساعت رسیده رأس قرارِ دوازده
دردی نشسته گوشه کنار دوازده
خورشید رفته عشق بیارد برایمان
در پشت ابر مانده تبار دوازده
نفسم را بريده هجرانت ... نه ...نفس ... نه هوا نمی خواهم
خوب من ! هيچ چيز خوبی را مثل تو از خدا نمی خواهم
کوچه های غريب دنيا را ، عطر نرگس به وجد آورده
من از اين زندگی به جز عطر ِ ...خوب ِ اين کوچه ها نمی خواهم
"
تمام راه ظهور تو با گناه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم
كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم
باز هم، صحبت فرداست قرارِ ما ها
باز هم، خیر ندیدیم از این فرداها
چقدر پای همین وعده ی تو پیر شدند
جگر “مادر ها” موی سر “بابا ها “
غزلی از فاضل نظری
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار ابر بهاری، ببار... کافی نیست
چنان که یخ زده تقویم ها اگر هر روز
هزار بار بیاید بهار، کافی نیست
متن کامل شعر در ادامه مطلب
دو شهر مانده به آواز قاصدک بی تو
شمارگان غزل می خورد محک بی تو
چقدر واژه هرگز نگفته می ماند
به روی وصله دستان پر ترک بی تو
متن کامل شعر در ادامه مطلب
در امتداد خزان ، روزها زمستانی
و در غیاب شما ، آفتاب زندانی
جسارت است ولی یک سوال می پرسم
چقدر در پس پرده حضور پنهانی ؟
متن کامل شعر در ادامه مطلب
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
نيستی! روزگار خوبی نيست... زندگی تلخی بدی دارد
مثل صبحی که از سر و رويش، ذره ذره غروب می بارد
عصرهای گرفته ی اين باغ، پنجره - پنجره... کلاغ - کلاغ
در فراق تو اين سياهی را، دستهايم چقدر بشمارد ؟
معنی فاصله ها چيست برايم بنويس
درد اين واژه سرا چيست برايم بنويس
تو تماشاگر من بلکه نه من فاصله ای
علت دوری ما چيست برايم بنويس
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
يك شب بيا ستاره بريزم به پای تو
ای آفتاب من همه چيزم فدای تو
يك شب بيا به ما برسد ای اذان صبح
از پشت بام مسجد كوفه صدای تو
خراب کرده ام آقا خودت درستش کن
امید آخر دنیا خودت درستش کن
نمانده پشت سر من پلی که برگردم
خراب کرده ام آقا خودت درستش کن
ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف گرفتار است ودشمن ها نمیگذارند بیاید و او را حبس کرده اند آیا شایسته است که حضرت غائب عجل الله تعالی فرجه الشریف به این مدت طولانی غائب باشند وما برقصیم وشادی کنیم؟
حضرت آیت الله بهجت
شعر در ادامه مطلب
تمام هستی من از عطای مادرتان
تمام زندگی من فدای مادر تان
اگر که نوکر این آستان شدم والله
نبوده هیچ مگر از دعای مادرتان
مولای عشق ! حال زمین و زمان بد است
آلوده ست آب و هوا ، آسمان بد است
از حال وروزمان ، تو چه می پرسی ای عزیز ؟!
پنهان نمی کنم ، به خدا حالمان بد است
آقا سلام گرچه بلند است جایتان
می خواهم از زمین بنویسم برایتان
یک نامه حاوی همه حرف های راست
یک نامه از کسی که کمی عاشق شماست
وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ
و یعقوب از آنان روى برگرداند و با اشك و اندوه گفت بر فراق يوسف اسف میخورم، و چشمانش از اشك و اندوه سپيد و نابينا شد و اندوه خود را فرو خورد