مولا! دروغ نه، به خدا يک حقيقت است
«انسان» در اين زمانه به جز يک محال نيست
دنيا شده ست انجمن ُگنده لاتها
جايي در اين ميانه براي «کمال» نيست
طاعون ظلم، روح زمين را جويده است
در چشم اين زمانه «عدالت» سوال نيست
«دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر
کز ديو و دد ملولم و من ... »، بي خيال نيست!
در سر هواي وصل تو دارم، همين و بس
چون شيعهي نگاه تو هستم، محال نيست
روحم قيام کرده به شوق ظهور تو
اي نازنين! زمان ظهور و وصال نيست!؟
شاعر ناشناس
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت