غزلی از فاضل نظری
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار ابر بهاری، ببار... کافی نیست
چنان که یخ زده تقویم ها اگر هر روز
هزار بار بیاید بهار، کافی نیست
متن کامل شعر در ادامه مطلب
غزلی از فاضل نظری
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار ابر بهاری، ببار... کافی نیست
چنان که یخ زده تقویم ها اگر هر روز
هزار بار بیاید بهار، کافی نیست
متن کامل شعر در ادامه مطلب
دو شهر مانده به آواز قاصدک بی تو
شمارگان غزل می خورد محک بی تو
چقدر واژه هرگز نگفته می ماند
به روی وصله دستان پر ترک بی تو
متن کامل شعر در ادامه مطلب
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت